سپید

هر چیزی سپیدش قشنگه...

سپید

هر چیزی سپیدش قشنگه...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۱ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

قابل توجه دوستان عزیزم که اصن هردیقه به من سرمیزنن!!!!!!!!(بازدیدمون بالاست دیگه چکارکنیم)

به علت فطع بودن تلفنمون نیستم این مدت!!!! البته مهم این تلفنه نیست ها! اومدم حلالیت بگیرم بدین جهت که اگه قبض بعدی هم بیاد و هزینه اینترنت رفتنای من برملا بشه تضمینی وجود نداره زنده بمونم...............

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۹
سپید


درسته خداحافظی کرده بودم اما من که دلم نمیاد با شما حرف نزنم!

این چند روز صحبت های شما و نظرات مردم چقدر برام جالب بود...

خیلی ها انتظار داشتند روزهای آخر دولت، حرف های دیگه ای از شما بشنوند؛ ولی من امروز خوشحالم که اینبار هم ما طرفدارانتون رو روسپید کردید!

ما که گفته بودیم احمدی نژاد اهل دامن زدن به اختلافات نیست، ما که گفته بودیم رئیس جمهور محبوبمون وظیفه ی خودش رو بالاتر از جواب دادن به بعضی حرف ها میدونه...

حداقل اگر حرف های ما به گوششون نرسیده، امروز از زبان خودتون شنیدند که ورود به این مجادله ها کار غلطیست.

راستی میدونید چرا میگم "آقای خاص"؟!

چون نمیشه از کارتون سر درآورد!

یعنی درواقع ما یه ذره به این چیزا عادت نداریم...

ما عادت نداریم وقتی انتقاد میکنیم، درکنارش برنامه هم ارائه بدیم؛

بهمون یاد دادن فقط وقتی کم آوردیم انتقاد کنیم!!

پس حتما شما خیلی خاصید که حتی وقتی از دشمناتون انتقاد میکنید، براشون برنامه نظام متعالی هم تعریف میکنید!

ما عادت نداریم وقتی به عمل میرسیم، بازهم خودمون رو پیرو پیامبران و امامان و صالحان بدونیم. میگیم ما کجا و اونا کجا؛

بهمون گفتن که حرفشم بزنیم هنر کردیم! دیگه عملو بیخیال!!

پس حتما شما خیلی خاصید که ادعا میکنید در عمل هم باید پیرو بود و همه چیز و همه کاری باید برای امام و حکومت موعود انجام بشه! چیزی که اصل مشترک بین تمام بشریته...

اصلا ازین خاصیتا بگذریم، زیاده........

گفتم "حکومت موعود" یادم افتاد یه توصیه بهتون بکنم:

آقای دکتر! مگه شما "رئیس جمهور" نیستید؟!

پس این حرفا چیه که میزنید؟!

حکومت موعود چیه؟!

"رئیس جمهور" که نباید سه ساعت سخنرانیشو از خدا و پیغمبر و امام و قرآن حرف بزنه!

"رئیس جمهور" به کسی میگن که از پول بگه! از اشتغال بگه! از ازدواج بگه! از قیمت شیر و تخم مرغ و گوشت و ... بگه!

این یعنی "رئیس جمهور"

از شوخی بگذریم امروز حرف آخرتون رو واقعا واقعا واقعا پسندیدم؛

ما واسه سکوت 25 ساله علی(ع) سالهاست اشک میریزیم اما

در برابر بیش از هزار سال سکوت امام زنده مون انگار نه انگار.........

این هم از بی غیرتی ماهاست دیگه

فقط

دریغ و درد که شرمنده ایم

                                  شرمنده

که هست فرصت آواز و

                                 نیست خواننده

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۱۹:۰۸
سپید


سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ

به زودى کسانى را که در زمین بناحق تکبر مى‏ورزند از آیاتم رویگردان سازم [به طورى که] اگر هر نشانه‏اى را [از قدرت من] بنگرند بدان ایمان نیاورند و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند و اگر راه گمراهى را ببینند آن را راه خود قرار دهند این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزیدند (اعراف 146)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۱۱
سپید

ای مهربانتر از من،

                       _ بامن.

در دستهای نو،

آیا کدام رمز بشر نهفته بود؟

کز من دریغ کردی.

 

تنها تویی،

مثل پرنده های بهاری در آفتاب

مثل زلال قطره باران صبحدم

مثل نسیم سرد سحر،

                             _ مثل سحر آب

آواز مهربانی تو با من،

در کوچه باغهای محبت،

مثل شکوفه های سپید سیب،

ایثلر سادگی ست.

 

افسوس!

آیا چه کس تورا،

از مهربان شدن بامن،

مأیوس میکند؟


صرفا به یاد حمید مصدق و به یاد روزی که این کتابشو خریدم!

یادش بخیـــــــــــــــــــــــــــــر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۴
سپید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ

أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ


به چه مینازند این پیل سواران؟!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۹:۲۳
سپید


بهشتی ازآن بهشت بود، رفت

و روسیاهی ماند به آنهایی که مرگ بر بهشتی میگفتند...

حقیقت است که باطل رفتنی و حق ماندنیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۸:۱۳
سپید

قال رسول الله(ص): «مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست.» کافى، ج 2، ص 164، ح 5.


امروز عده ای سعی دارند اسلام را هم در مرزبندی های سیاسی تعریف کنند

ماهم فقط یاد گرفته ایم در فرم استخداممان قسمت مربوط به دین و مذهب، اسلام را تیک بزنیم و آسوده بخوابیم...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۲ ، ۱۶:۴۲
سپید


آخرین باری که داشتم دعای عهد میخوندم، وقتی گفتم العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان

هزارتا مشکل و گرفتاری توی ذهنم بود که کلیدش رو توی دستای آقا میدیدم؛ دلم خون بود از اینهمه جنایت توی دنیا، دلم خون بود از اینهمه جنگ و خونریزی ناحق، دلم خون بود از اوضاع مسلمون ها...

یه لحظه که به خودم اومدم یاد یه نکته افتادم؛

یه زمان بعد از دوران پیامبری حضرت یوسف علیه السلام بنی اسرائیل از جور فرعون به ستوه اومدند، مضطر شدند و برای اومدن منجی دست به دعا برداشتند. اما زمانی که حضرت موسی علیه السلام به عنوان منجی فرستاده شدند و اونها رو از مصر نجات دادند همه چیز عوض شد، اونهاحاضر به جهاد نشدند و در جواب موسی(ع) گفتند:

 إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِیهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ  "خودت و خدات بجنگید"

ترسیدم؛

ازینکه شاید الان منم دست به دعا شدم که خودم راحت بشینم و منجی بیاد همه رو نجات بده!!

امروز نیتم رو عوض کردم آقا

اگه میگم "انی اجدد له فی صبیحه یومی هذا و ما عشت من ایامی عهدا و عقدا و بیعه له فی عنقی"

قول میدم بیعتم فقط برای رهایی از مصر و رسیدن به سرزمین شیر و عسل نباشه! قول میدم مردونه بجنگم

فقط بیا...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۲ ، ۱۵:۵۴
سپید


نیمه ی شعبان!

نیمه ی شعبان سال 255 ه.ق!

داشتم فک میکردم این عبارت چقدر برام آشناست! کجا خونده بودم؟

ادم اومد موقعی که واسه کنکور درس میخوندم، توی کتاب دین و زندگی3، درس 8 و 9 اگه اشتباه نکنم اونجا بود که خوندم.

یادم نیست سرجمع چند صفحه میشد اون 2تا درس ولی واقعا عالی بود!!!!!!!!!

واقعا جای بسی تشکر داره که توی کتابای درسی ما 2تا درس راجع به امام زمان هم توضیح داده شده!!!!

وگرنه اگه به ما بود که ماشاا... با اینهمه تبلیغات وسیع و توانایی بالا که در نشر افکار و عقایدمون داریم(!)الان مردم اسم حضرت رو هم یادشون نمیومد...

متأسفم آقا، متأسفم

تأسف ازینکه فیلم و سریالهای غربی دارن حول محور منجی آخرالزمان پیام میدن و من بچه شیعه میشینم نگاه میکنم و بعد از کلی فکر کردن و فشار آوردن به مغز آک بندم میگم ئــــــــــــــــــــه!!! این فیلمه داره به امام زمان من اشاره میکنه ها!!! بعد از فردا هم شروع میکنم مقاله منتشر کردن در نقد اون فیلما، که آی ملت داره به امام عصرمون توهین میشه. اما متوجه نیستم که خیلی از جوونای هم سن و سالم با خوندن اون مقاله ازم میپرسن کدوم امام عصر؟! اون موقع سری میخارونم و میگم یادتونه توی کتاب دین و زندگیمون چند صفحه راجع بهشون خونده بودیم؟!!

دوس ندارم به آموزش و پرورش خرده بگیرم؛ انصافا با این اوضاع الان همون هم شاهکاره!! ایراد برمن وارده، منی که ادعای امام زمانی بودن دارم

آره فقط "ادعا"

نمیدونم با چه رویی هرروز میگم "اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده..."

اصلا اگه نشونم بده میشناسمشون؟!!

پشیمونم، پشیمون از عمری که دو دهه اش گذشت و هنوز جاهلم به امام زمانم...

امیدوارم که دهه سوم اینطور نگذره و بتونیم نشون بدیم که ما هنوزهم سربازهای خمینی(ره) هستیم و امانتدار پرچم انقلابش؛ تا روزی که این پرچم رو بدست صاحبش بدیم_انشاا...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۱۶:۱۹
سپید


خانه ام آتش گرفته ست آتشی جانسوز

هرطرف میسوزد این آتش،

پرده ها و فرشها را، تارشان با پود.

من به هرسو میدوم گریان،

در لهیب آتش پردود؛

وز میان خنده هایم، تلخ،

و خروش گریه ام، ناشاد،

از درون خسته ی سوزان،

میکنم فریاد! ای فریاد!

خانه ام آتش گرفته ست، آتشی بی رحم

همچنان می سوزد این آتش،

نقش هایی را که من بستم به خون دل،

بر سر و چشم و در و دیوار،

در شب رسوای بی ساحل.

وای برمن، سوزد و سوزد

غنچه هایی را که پروردم به دشواری،

در دهان گود گلدان ها،

روزهای سخت بیماری.

از فراز بام هاشان، شاد

دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان برلب،

بر من آتش به جان ناظر.

در پناه این مشبک شب.

من به هر سو می دوم، گریان ازین بیداد.

میکنم فریاد! ای فریاد! ای فریاد!

وای برمن، همچنان می سوزد این آتش

آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان؛

وآنچه دارم منظر و ایوان.

من به دستان پر از تاول

این طرف را می کنم خاموش،

وز لهیب آن روم از هوش؛

زان دگر سو شعله برخیزد، به گردش دود.

تا سحرگاهان، که می داند، که بود من شود نابود.

خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر،

صبح ازمن مانده برجا مشت خاکستر؛

وای؛ آیا هیچ سر بر می کنند از خواب،

مهربان همسایگانم از پی امداد؟

سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد.

می کنم فریاد! ای فریاد! ای فریاد!


                                                                                                                                                                                 مهدی اخوان ثالث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۲ ، ۱۹:۲۷
سپید